Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-27@19:44:51 GMT

نون نزدیکی به زندگی مردم

تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۳۲۲۶۸

نون نزدیکی به زندگی مردم

نون‌خ۲ حتما یک سریال کامل و آرمانی نیست، اما برای خود صداوسیما درس‌هایی دارد، برای اینکه مسیری که ساخته‌شده با قدرت ادامه پیدا کند و البته دچار افراط و تفریط نشود. ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۰ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، قسمت پایانی سریال «نون خ2» هفته گذشته از شبکه یک سیما پخش شد و در طول مدت پخش توانست ‌بخش بزرگی از مخاطبان را جذب کند و راضی نگه دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سری اول این سریال هم بینندگان خود را داشت و موفقیتش باعث شد سری دوم آن هم ساخته شود. اما محبوبیت سری اول و دوم این سریال می‌تواند برای صداوسیما و مدیران و برنامه‌سازانش یک درس مهم و جدی باشد. سال‌هاست سینما و تلویزیون ما عادت کرده و یا ترجیح داده است که در آپارتمان‌های تهران بماند و داستانش را نهایتا تا مشکلات زناشویی و اختلاس در شرکت برای مردم تعریف کند. سال‌هاست برای تهیه‌کنندگان بیشتر می‌صرفد که در همین تهران سریال بسازند و هزینه کمتری بپردازند. واکنش چندسال اخیر مخاطبان هم نشان می‌دهد که آنها هم از این وضعیت خسته شده‌اند و دنبال تنوع و خلاقیت هستند. اقبال فوق‌العاده از مجموعه‌‌های پایتخت و نون‌خ این فرضیه را اثبات کرد. مجموعه‌‌هایی که با نگاه به کشف و معرفی و تبلیغ اقلیم‌ها و مناطق مختلف ساخته شد و در گذر زمان نشان داد که چقدر جذابیت بصری و داستانی پشت آن خوابیده است. اینکه مردم مناطق مختلف ایران ببینند که به هر انداز‌ه‌ای از فرهنگ، صنعت و زبان هم در رسانه ملی حرف‌ زده می‌شود، دارای اهمیت مقطعی و استراتژیک است. احساس شریک بودن در تولیدات فرهنگی و هنری صداوسیما و سینما و میهمان شدن در خانه‌‌های مناطق دیگر کشور، حس امید و مفیدبودن را بین آنها تقویت می‌کند. سریال نون‌خ در دو سال اخیر این وظیفه را به‌درستی انجام داده است.

توجه به قومیت‌های مختلف، بیان ویژگی‌های فردی و اجتماعی آن منطقه در قالب طنز و ارائه تصویری از مشکلات و مسائل آنها بدون سیاه‌نمایی و غرزدن‌های مرسوم، نکات مثبت این مجموعه بود. اینکه ایران فقط تهران نیست باید توسط مدیران تلویزیون و سینما در عمل اجرایی شود و این اثر یکی از نمونه‌‌های آن است. نکته دیگر که شاید مهم‌تر از اولی باشد استفاده از بازیگران بومی یا محلی برای این سریال بود. جایی که بیش از 90 درصد از بازیگران با علم به اینکه می‌دانستند شرایط سختی وجود دارد، پذیرفتند در این مجموعه حضور داشته باشند و البته که دیده شدند. این نکته هم باید موردتوجه قرار بگیرد. وقتی یک سریال با زمان‌بندی مناسب و فیلمنامه قوی ساخته می‌شود دیگر نیازی به حضور سلبریتی‌ها با دستمزد‌های میلیاردی نیست.

کار قابل‌دفاع و جذاب نیاز به برنامه‌ریزی و کشیدن سختی دارد. استفاده از چهره‌‌های مشهور برای دیده‌شدن و جذب مخاطب، خالی کردن شانه از زیر بار مسئولیت است. سیروس میمنت بیش از چهار دهه است که کار بازیگری می‌کند. به‌واسطه فیلمنامه و کارگردانی صحیح و بازی خوب خودش تبدیل به ستاره این روز‌های تلویزیون شده است. شاید دستمزد میمنت یک‌بیستم سلبریتی‌ها هم نباشد. آقایان مدیر در تلویزیون! یک اثر ماندگار، قوی و پرمخاطب، به گواهی سریال‌های چهار دهه اخیر تلویزیون، بیش از چهره، نیاز به فیلمنامه و برنامه‌ریزی و بودجه به‌اندازه دارد. یک سریال را می‌شود به یک تیم فوتبال تشبیه کرد. دوران اینکه یک ستاره به‌تنهایی بتواند تیمش را قهرمان کند، گذشته است. تیم برای موفقیت، تاکتیک و استراتژی می‌خواهد. نون‌خ2 با وجود ضعف‌هایی که داشت، اما در دو‌ بخش فرم و محتوا قوی ظاهر شد و اکثر دوستان کرد از ارائه تصویرشان در این سریال احساس بدی ندارند. قسمت زلزله در این سریال به‌درستی تصویر کامل و دقیقی از همه مردم ایران و به‌طور خاص مردم کرد نشان داد؛ همبستگی و اتحاد درعین وجود اختلافات فردی یا حتی قبیله‌ای.

نون‌خ2 حتما یک سریال کامل و آرمانی نیست، اما برای خود صداوسیما درس‌هایی دارد، برای اینکه مسیری که ساخته‌شده با قدرت ادامه پیدا کند و البته دچار افراط و تفریط نشود. با شناختی که از مدیران تصمیم‌گیر داریم احتمالا 10 سال آینده دل‌مان برای سریال‌های با لوکیشن تهران تنگ خواهد شد از بس که همه سریال‌ها به شهرستان‌ها رفته است! از این مسیر شاید سلبریتی‌ها بیش از همه ناراحت باشند، زیرا نوبت بازیگران زحمتکش بومی و محلی رسیده است که هیچ‌وقت دیده نشده‌اند و دستمزد کمی می‌گیرند. سلبریتی‌های نازپرورده عادت به سرما و گرمای کشنده ندارند و نهایتا از این برج به آن ماشین رفته‌اند و بالعکس.

گفت‌وگو با مهدی فرجی، تهیه‌کننده نون خ2

کرونا به نون خ2 لطمه‌ای نزد

مهدی فرجی، پیش از ورود به عرصه تهیه‌کنندگی مدیر شبکه یک سیما بوده است اما از همان زمان و در گفت‌وگوهایش از علاقه‌اش به تهیه‌کنندگی گفته بود. حالا و پس از چند تجربه در حوزه تهیه‌کنندگی و درسال 99 اسم او در تیتراژ دو سریال شبکه یک دیده می‌شود؛ مشاور پروژه در پایتخت6 و تهیه‌کننده در نون.خ 2 که قسمت پایانی‌اش هفته گذشته پخش شد. فرجی، تهیه‌کننده سری اول این سریال هم بوده است و پس از موفقیت سری اول خبر از ساخت سری دوم آن داد.

ساخت سری دوم نون خ از چه زمانی استارت خورد؟

از اردیبهشت سال 98 کار فیلمنامه را آغاز کردیم. خردادماه قسمت اول نوشته شد. مراحل فیلمنامه طول کشید و توانستیم در ابتدای آذر کلید بزنیم.

چه چیزهایی در فیلمنامه نسبت به آنچه پخش شد، تغییر کرد؟

تغییر خاصی نکرد.

کاراکترهایی که حذف و اضافه شدند به‌دلیل تغییر قصه بود یا دلایل دیگری داشت؟

چون قصه، یک قصه جدید بود براساس آن یک‌سری از کاراکترهای قدیمی حذف شدند. درواقع این‌بار قصه ما به تهران نیامد و همه قصه در منطقه کرمانشاه و کردستان گذشت. بنابراین براساس این قصه جدید شخصیت‌های جدید هم اضافه شدند و بعضی از شخصیت‌ها که قبلا بودند، حذف شدند و جای خود را به هنرمندان جدید دادند.

یعنی برای بازیگری که سر کار بود قصه عوض نشد؟

خیر، اصلا چنین چیزی نبود.

درمورد گویش بازیگرها گفته شد این زبان کردی نبود بلکه یک لهجه و یک گویش است. بعضی‌ها گفتند کاش که زیرنویس داشت و با زبان کردی صحبت می‌شد. برخی گفتند انتخاب این گویش برای ارتباط بیشتر با مخاطب‌هاست و باید برای عموم مردم ایران قابل‌فهم باشد. درباره انتخاب لهجه یا گویش صحبت می‌کنید؟

به‌نظر من این گویش، سریال را جذاب‌تر کرد، فارغ از اینکه این زبان کردی است و قدمتی طولانی دارد و اصیل است. اینکه این زبان توانسته با همه مردم ایران ارتباط برقرار کند، ویژگی مثبت است. همین فرمایشی که کردید، درست است. بالاخره ما داریم این را برای یک سطح ملی تعریف و پخش می‌کنیم، نه‌فقط ایرانیان داخل کشور بلکه خیلی از ایرانیان خارج از کشور هم این را می‌بینند، بنابراین ترجیح دادیم از زبانی استفاده کنیم که قابل‌فهم برای همه هموطنان باشد، درحالی‌که دور از زبان و لهجه واقعی آن منطقه هم نباشد. زبان کرمانشاهی اصلا زبان فارسی اصیل ماست. جاهایی هم بچه‌ها با لهجه‌های کردی حضور داشتند. یک تفاوت بزرگ ما با قسمت یک این بود که در جاهایی کلا بچه‌ها کردی صحبت می‌کردند، منتها بخش‌هایی که برای مردم قابل‌فهم بود. ما می‌خواستیم بگوییم زبان کردی این است ولی طبیعتا چون در نظر داشتیم برای مردم قابل‌فهم باشد به این شکل استفاده کردیم.

واکنش منفی هم داشتید که کسی اعتراض کند؟

تعدادشان خیلی کم بود. من از مردم عزیز استان‌های غربی کشور؛ آذربایجان‌غربی، ایلام و کرمانشاه تشکر می‌کنم. حتی خراسان‌شمالی که جمعیتی از قومیت کرد دارند ما را حمایت کردند و به ما روحیه دادند و از همین لحظه درخواست برای فصل سوم شروع شده است. همه اینها به ما خیلی دلگرمی و امیدواری می‌دهد که به امید خدا بتوانیم این روند را ادامه دهیم و قومیت‌ها و اقوام بعدی را در سریال‌ها ببینیم و رسانه ملی شاهد اقوام و گویش‌ها و لباس‌ها و جغرافیای همه کشور باشد و همه اقوام بتوانند خود را در این رسانه تماشا کنند.

یکی از تفاوت‌های فصل یک با دو این است که دیگر تهران نیامدید و به‌نظر من یکی از جذابیت‌های قسمت دوم همین موضوع بود که حال و هوای بکر و طبیعتی را که در آنجا بود، نشان داد. بومی‌گرایی در قصه و آدم‌های آنجا غریبه نبودند و همه آنها قابل‌فهم و درک برای مخاطبان بودند. تصمیم کلی بود یا فردی؟ یا امکانات اجازه نداد یا خودتان خواستید که اصلا تهران نیایید؟

براساس تجربه‌ای بود که در قسمت یک داشتیم. از طرف استانداری کرمانشاه هم دعوت شده بودیم که کار را در آنجا تولید کنیم. قصه به سمتی رفت که کاملا در منطقه کردستان کار را تولید کنیم. یک نکته دیگر حقیقتا وجود هنرمندان توانای آن منطقه بود. از حدود 30 بازیگر استان‌های کردستان و کرمانشاه استفاده کردیم که درطول کار توانایی اینها به ما دلگرمی داد. وجود این همه هنرمند درجه یک خوش‌ذوق، بااستعداد و توانمند ما را امیدوار کرد که می‌شود با حضور همین عزیزان کار را جلو برد و کار جذابی تولید کرد. دلیل دیگری که در آنجا ماندیم وجود همین هنرمندان عزیز بومی بود.

خوب هم بازی کردند و جواب دادند. به جز نقش‌های اصلی این خرده‌نقش‌ها فوق‌العاده بودند.

این دوستان کاملا نقش‌های اصلی سریال بودند.

منظورم چهر‌ه‌هایی بود که مردم کمتر یا اصلا نمی‌شناختند.

بله، درست است.

حتی انگار این نقش خود میمنت را که قبلا هم بازی کرده دوباره احیا کرد؟

بله، همین‌طور است.

جالب‌ترین نکته نون.خ این بود که خیلی فوتبالی و سیاسی بود، قبول دارید؟

قبول دارم که ما هم نقدهای فرهنگی، ورزشی و سیاسی داشتیم و بین اینها شوخی‌های ورزشی و سیاسی ما بیشتر بود.

این موضوع سریال را جذاب‌تر کرد، اما می‌خواهم بدانم که سانسورش را هم بیشتر کرد؟ سانسور تکه‌های سیاسی بیشتر بود؟

بالاخره وقتی یک کار کمدی ساخته می‌شود باید از همین موقعیت‌ها استفاده کرد. تمام کارهای کمدی دنیا نقدی به روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی دارند و از این موقعیت‌ها وام می‌گیرند و کار را جلو می‌برند. ما هم مستثنی نبودیم و خوشبختانه جواب داد. ما از کارهای کمدی جدا نبودیم و از این موقعیت‌ها استفاده کردیم. در پاسخ به اینکه چقدر سانسور داشتیم باید بگویم ما حذفیات معمولی داشتیم، آنچه در همه سریال‌ها اتفاق می‌افتد. کار ما قومیتی بود و طبیعتا حساسیت بیشتری داشت و این حساسیت‌ها و ملاحظات و توجهات کار را برای ما سخت‌تر کرده بود. برای همین در جایی کمتر و بیشتر، ولی قصه اصلی همین بود که شما مشاهده کردید.

قسمت اول نسبت به قسمت دوم هزینه‌های کمتری داشت یا تعداد کاراکترها سبب شد هزینه بیشتر شود؟

خیر، هزینه‌های ما خیلی بیشتر بود، البته کار به نسبت بقیه تولیدات سازمان کار ارزان‌قیمتی است ولی توجه دارید که چه کار شلوغی است. ما تقریبا سکانس زیر 20 نفری نداشتیم. این کار تولید را بسیار سخت می‌کند. این همه لباس و این همه گریم و کاراکتر و هنرمند، همه این عوامل کار را سخت‌تر می‌کند.

زمانی در دهه‌های 60 و 70 فقط می‌توانستند با زبان و لهجه اصفهانی شوخی کنند اما آرام‌آرام این تنوع درحال بیشتر شدن است و فکر کنم نون خ خیلی کمک کرد به اینکه شهر‌های دیگر بپذیرند با زبان و لهجه و گویش آنها هم شوخی کنند.

امیدوارم. ما آنقدر پیام‌های مختلف از سراسر ایران داریم. کسانی که به کردستان و کرمانشاه علاقه‌مند شدند و جاهای دیگری که تصاویر از آنجا داشتیم، شیفته شدند و افسوس می‌خورند که چرا سری به این مناطق نزدند. فکر می‌کنم اگر شرایط عادی بود و کرونا نبود و موج سفرها آغاز شده بود بخش مهمی از مردم مقصد سفر را کردستان و کرمانشاه انتخاب می‌کردند.

آن منطقه پریان نام دارد؟

یکی از روستاهایی که کار کردیم و درواقع محل تمرکز اصلی بود روستای پریان بود. اما روستاهای کندوله، پالنگان و کرمانشاه جاهایی بودند که ما کار کردیم.

کرونا با کار شما همزمان شد یا هیچ آسیبی به کار شما نرساند؟

البته تا 20 اسفند که فیلمبرداری تمام شد کرونا هم وجود داشت اما پزشک و امکانات پزشکی سر صحنه حضور داشتند.

لطمه‌ای که نخورد؟ مجبور نشدید زودتر کار را تمام کنید؟

این پایان فصل دوم بود، نه مشکلی پیش نیامد. قصه در همین‌جا به اتمام رسید.

قرار بود نون خ در ماه مبارک رمضان پخش شود؟

بله، قرارداد اولیه برای ماه مبارک بود اما به دلیل اینکه شرایطی پیش آمد که لازم بود مردم بعد از تعطیلات نوروز چند هفته در خانه بمانند و سفر نروند و مراقبت‌های بهداشتی داشته باشند، پیشنهاد شبکه این بود که کار را برای پخش بعد از سریال پایتخت آماده کنیم و این اتفاق افتاد، منتها در ماه مبارک سریال با زمان کمتری طبیعتا پخش می‌شد. سریال‌های ماه مبارک حدود 40دقیقه است اما اینجا قسمت‌ها تقریبا 58دقیقه بود وحتی قسمت 68 دقیقه‌ای هم داشتیم. بنابراین کار را زودتر تمام کردیم که به سریال ماه مبارک رمضان شبکه آسیب نرسانیم و آنها هم بتوانند سر زمان مشخص سریال خود را پخش کنند.

اگر بخواهید بین پایتخت6 و نون‌ خ 2 یکی را انتخاب کنید، کدام است؟

من این سوال را هرگز جواب نمی‌دهم. این را دیگران باید جواب دهند.

درمورد فصل سه صحبت می‌کنید؟

بله، فصل سوم را هم پیشنهاد داده‌اند.

قصه آن مشخص است؟

نه، هنوز چیزی مشخص نیست، باید صحبت کنیم.

گفت‌وگو با سیروس حسینی‌پور، بازیگر نقش سیروس

سیروس مابه‌ازای بیرونی نداشت

درباره انتخاب شما در نقش سیروس صحبت می‌کنید؟ نون ‌خ یک را دیده بودید؟

من فصل یک را دیده بودم و همزمان با شروع فصل یکم سر سریال دیگری بودم به‌اسم هشتگ خاله‌سوسکه به‌کارگردانی آقای مسلمی و تهیه‌کنندگی آقای مصطفوی. چون مدیر تولید آنجا و مدیر تولید ن خ آقای غضنفری بود برای فصل دوم به من پیشنهاد دادند که به تیم آقای سعید آقاخانی اضافه شویم و رفاقت دیرینه‌ای با آقای تنابنده داشتیم و آنجا رفتیم و این همکاری آغاز شد.

در فیلمنامه همین اتفاقات بود یا قسمت به قسمت مواردی را بداهه اضافه کردید؟

بله، در ابتدا تعریف شده بود باید چه‌کاری انجام دهیم. برخی مواقع یک‌سری سلایق فردی در سطح بچه‌ها اضافه می‌شد، اما طبق متن پیش می‌رفتیم.

فیلمنامه را کامل خوانده بودید یا قسمت به قسمت جلو می‌رفتید؟

قسمت به قسمت جلو می‌رفتیم. یک‌باره چند قسمت را به ما می‌دادند و سریال مرحله‌به‌مرحله براساس قانون خود پیش می‌رفت.

خودتان اصالتا کرد هستید یا خیر؟

بله، من بچه استان کرمانشاه و شهرستان هرسین هستم.

کار استندآپ و مجری‌گری را قبل از سریال نون خ انجام داده بودید و به برنامه خندوانه هم آمده بودید. بداهه خیلی دم‌دست است، چطور مدیریت کردید؟ چقدر این بداهه‌ها حضور داشت و چقدر به متن وفادار بودید؟

به‌قول معروف چون نویسنده بسیار قوی بود و روی خط فکری داستان پیش رفته بود، تقریبا رئال هم بود و زیاد نمی‌توانستیم به خود اجازه دهیم در متن دخل‌وتصرف داشته باشیم، ولی پیشنهاد می‌دادیم. متن بسیار قوی بود. در سریال هشتگ که بازی کردیم جزو کاراکترها و شخصیت‌های اصلی داستان بودم، متن را می‌دادند یک صفحه اضافه می‌کردم و به کارگردان می‌دادم و قبول می‌کرد و آن را ادامه می‌دادیم.

تصویربرداری کار به کرونا نخورد؟

در حین کرونا هم تصویربرداری داشتیم. پزشکان از بچه‌ها تست می‌گرفتند. آقای فرجی برای این قضیه خیلی زحمت کشید.

ظاهر شما از ابتدای قصه تا انتها سه بار تغییر کرد. درست است؟

بله.

این به‌نظر من به‌خود کاراکتر کمک کرد. شخصیت سیروس متفاوت از بقیه بود. این مشخصه موی شما از مشخصه بازی شما بود. درست است؟

بله، به شناخته شدن بیشتر خیلی کمک کرد و هم اینکه مردم آن شخصیت و آن رنگ مو را دوست داشتند، چون خیلی خاص بود.

مابه‌ازای بیرونی داشت یا خودتان خلق کردید؟ الگو داشتید یا خیر؟

خیر، من خلق کردم. با توجه به فیلمنامه که مطالعه کردم، شخصیت را برای خود خلق کردم که شخصیت سیروس باید چنین باشد. خودم با این کنار آمدم و یک سیروس جدید ساختم.

چقدر فکر می‌کنید آن‌چه پخش شد با آن‌چه ساخته شد متفاوت بود؟

بحث سانسور را سخت می‌گیرند. شاید یک‌سری سکانس‌ها را کم کرده باشند.

از بازی شما کم شد؟

خیر.

دیالوگ جایگزین صداگذاری نکردید؟

خیر.

به‌نظرم صداگذاری زیاد داشت. یک‌سری از کلمات و جملات با جملات دیگری جایگزین شدند.

خیر، من این را ندیدم. خودم در کار دوبله و صداسازی هم هستم، اگر بود برای من ارسال کنید.

خود سعید آقاخانی هم این مطلب را در گفت‌وگو بیان کرده است که چند جا صداگذاری کردند.

من مطالعه نکردم.

سریال نون خ2 پر از کاراکتر و پرسوناژ هم بود.

بله، همه یکدل همانند خانواده پشت هم بودند. در شرایط سخت و هوای بسیار سرد، کارگردان با آن شرایط همراه بچه‌هاست و توجه به همه دارد، بچه‌ها هم با انرژی بسیار دوست داشتند این کار انجام شود و همه انرژی می‌گذاشتند.

خاطره‌ای از پشت‌صحنه سریال دارید؟

خاطره خیلی زیاد است و به‌قول معروف نمی‌توان به همه اشاره کرد، ولی یکی این بود که اوس‌غلام یا رضا رشیدی که از کاراکترهای بسیار طنز مجموعه بود و نویسنده بسیار خوبی هم هست، یک‌بار سردش شده بود و بابت این سرما چند شلوار زیر شلوار می‌پوشیدیم که از سرما اذیت نشویم. کمتر چایی می‌خوردیم که نیاز به سرویس بهداشتی پیدا نکنیم چون سخت بود. این بنده خدا از سرویس بهداشتی بیرون آمد و نمی‌توانست راه برود. همانند پنگوئن راه می‌رفت. گفتیم چی شده است؟ گفت فکر کنم سومین شلوارم را بالا نکشیده‌ام!

گفت‌وگو با سیروس میمنت، بازیگر نقش کیوان

نون خ2‌ بخش فراموش‌شده زندگی‌مان را یادآوری کرد

سیروس میمنت‌رنجبر بیش از چهار دهه سابقه فعالیت دارد، اما شاید در هیچ‌کدام از نقش‌هایش به‌اندازه «کیوان» در نون خ2 دیده نشده باشد. این بازیگر 60 ساله که فعالیت‌های جدی‌اش را از نیمه دهه 70 آغاز و با کارگردانان مطرحی کار کرده، حالا موردتوجه قرار گرفته است.

نقش کیوان چطور در فصل اول و دوم به شما پیشنهاد شد؟

نقشی بسیار خاص، حساس و بی‌مانند بود. مشابه این نقش را نداشتیم. یک آدم به‌ظاهر خشن ولی مهربان و دل‌نازک و عاشق‌پیشه بود که خط‌قرمز‌های خود را داشت. ممکن بود برای مردم این خط‌قرمز‌ها خنده‌دار باشد ولی به آنها پایبند و برای او مهم بود. اصول خود را داشت و با آن زندگی می‌کرد.

سال‌‌هاست شما را در سریال‌‌ها و فیلم‌‌های مختلف می‌بینیم ولی نقش کیوان نوع دیگری بود. از کجا شروع کردید؟ اصالتا کرمانشاهی هستید؟

بله.

قدری درباره خودتان بگویید.

من کارم را در کرمانشاه با تئاتر شروع کردم.

قبل از انقلاب بود؟

بله، قبل از انقلاب با رادیو هم همکاری داشتیم. بعد جنگ شد و درگیر فضای جنگی شدیم و بعد از جنگ برای حرفه‌ای‌تر کار کردن به تهران آمدم.

اولین کار چه سالی بود؟

کار آقای بیضایی به نام «شاید وقتی دیگر» که نقش کوچکی بود. بعدی «معجزه خنده» کار آقای صمدی بود که نقش بیشتری داشتم.

آقای مهدی هاشمی بودند؟

بله.

فیلم خوبی بود و فروش کرد.

بله و آقای میرباقری تئاتر آن را هم روی صحنه برد.

بعد سریال‌‌های مختلف و کار‌های دیگری را بازی کردید؟

بله، من همزمان می‌نوشتم و کار نویسندگی می‌کردم.

در سینما یا تئاتر؟

در سینما می‌نوشتم، سریال و فیلمنامه می‌نوشتم.

کدام نقش خود را بیشتر از همه دوست دارید؟

معلوم است که کیوان بهتر است.

به جز کیوان چه نقشی را دوست دارید؟

من چندنقشی را خیلی دوست داشتم. چهار کار با آقای فرهادی دارم. نقش یک لات را برای سریال‌‌های آقای فرهادی کار می‌کردم.

داستان یک شهر بود؟

بله، خیلی دوست داشتم، گریم خاص و خوبی داشت. با مرحوم کرم‌رضایی بودیم. این نقش خیلی‌خوب بود. یک شخصیتی را برای عطاران کار کردم که به نام عبدالله‌آبدوغ بود و هنوز مردم آن را دوست دارند. نقش‌‌های زیادی بود که خوب بودند.

چرا نون خ2 نسبت به نون خ1 بیشتر گرفت؟ خودتان هم این را حس کردید؟

بله، طبیعی است. بازخورد نون‌خ1 را دیده بودیم و فهمیدیم مردم از چه چیزی خوش‌شان می‌آید. روی آنها بیشتر مانور دادیم. دقت بیشتری شد و با باور بیشتری کار شد و همه اینها تاثیر داشت.

نقش شما هم پررنگ‌تر شد.

بله، من در سری اول هم خیلی پررنگ بودم.

مثل سری دوم دیده نشد.

سری دوم بیشتر از یک دیده شد. البته سری یک هم در سال خودش براساس آماری که وجود داشت، در شبکه یک بهترین رای را آورد و بالاترین بیننده را داشت.

حتما بیننده زیادی داشت که سری دوم ساخته شد.

بله، بهترین کار 97 شد، منتهی نون‌خ2 ‌چیز دیگری شد.

بحث گویش و زبان و لهجه خیلی نقد شد و خیلی‌‌ها هم طرفداری کردند. نون خ2 کدام وجه کرد‌ها را بیشتر نشان داد؟

من به آن منطقه آشنایی کامل ندارم. مثلا کردستان هر 30-20 کیلومتر لهجه‌‌ها متفاوت است. جا‌های مختلف دارد و هرکدام به‌نوعی صحبت می‌کنند. کرمانشاهی‌ها این‌طور صحبت می‌کنند و هرکدام فکر می‌کنند باید این‌طور صحبت شود. کار استانی نکردیم. کاری کردیم که در ایران همه ببینند و بفهمند. برخی گویش‌‌ها هست که اگر بخواهید خود گویش را بیان کنید، شاید خیلی‌‌ها متوجه نشوند. این وجود دارد. ما زبان و گویش را ملی بیان کردیم. ما برای کل ایران کار کردیم و باید مردم متوجه شوند. نمی‌توانستیم زیرنویس کنیم.

شاید این حس الان درنمی‌آمد.

بهتر از اینکه 95 درصد بازیگران کرد بودند؟ می‌شود من زبان کردی بلد نباشم؟ من که در کردستان به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام، می‌شود به زبان من ایراد بگیرند؟ نمی‌شود! 95 درصد بازیگران کرد بودند.

یکی از ویژگی‌‌های سریال، حس صمیمیتی بود که بین همه وجود داشت. این از روحیه خود کرد‌ها برمی‌آید؟ نقد کردند که کرد‌ها آدم‌‌هایی نیستند که بنشینند تخمه بخورند و پشت هم حرف بزنند، اما وجوه مثبتی داشت که در زلزله کنار هم بودند یا در اوج غم و غصه می‌خندیدند.

بله، این تخمه شکستن و چیز‌های دیگر که شبیه این باشد، نمک کار بود و این‌طور نیست که وقتی این را نشان می‌دهیم حتما این وجود دارد. باید به اصل کار توجه کرد. باید به زندگی جمعی توجه داشت. انسان اجتماعی است و انفرادی زندگی نمی‌کند. آدم‌‌ها در جمع معنا پیدا می‌کنند. اگر بخواهیم کسی را بشناسیم، از اطرافیان او می‌پرسیم که فلانی چطور آدمی است. یعنی آدم تا در جمع نباشد، معلوم نمی‌شود چند‌مرده حلاج است. در قدیم می‌خواستند دختر به کسی بدهند یا از خانواد‌ه‌ای دختر بگیرند، تحقیق می‌کردند و از دیگران می‌پرسیدند. پس آدم‌‌ها در آدم‌‌ها معنا پیدا می‌کنند. بافت زندگی شهرنشینی امروز ما به‌صورتی است که همه را به قرنطینه برده. یکی دو ماه است اسم قرنطینه آمده ولی سال‌‌هاست قرنطینه هستیم و خودمان خبر نداریم. بافت زندگی شهری و آپارتمان‌نشینی این اقتضا را ایجاد کرده و در هر آپارتمان هرکسی به اتاق خود می‌رود و در را می‌بندد. همسایه از همسایه خبر ندارد، فامیل هم از فامیل خبر ندارد. اگر بخواهند به همدیگر سر بزنند، دو هفته قبل زنگ می‌زنند و خبر می‌دهند و اصلا کسی نمی‌داند همسایه چطور زندگی می‌کند. اینها فراموش شده. نون‌خ اگر موردتوجه قرار گرفته، چون زندگی واقعی انسانی را نشان می‌دهد. همان چیزی که ما می‌بینیم و خوش‌مان می‌آید. زندگی باید این باشد و اگر آدم‌‌ها این‌طور زندگی نکنند، فاید‌ه‌ای ندارد. نون‌خ چیزی راکه فراموش شده، نشان داد. کرد‌ها واقعا این‌طور زندگی می‌کنند. اوایل زندگی من خودم در خانه‌ا‌ی زندگی می‌کردم که پنج خانواده دیگر هم بودند. از صبح تا شب این همسایه‌‌ها با هم دعوا داشتند و شب سفره می‌انداختند و کنار هم بودند. این‌طور نیست که اگر مشکل کوچکی داشتید، همه‌چیز را فراموش کنید. الان برادر با برادر سر یک مشکل کوچک با هم 10 سال صحبت نمی‌کنند. اینها خصلت انسانی نیست. نون‌خ زندگی واقعی را نشان می‌دهد. از کارگردانی کار بگذریم که شاهکار بود. به ریتم کار توجه کنید که ریتم خیلی خوبی بود. کادربندی‌‌های کار انگار سینمایی است و شبیه سریال نیست. اینها بسیار مهم است.

بخشی از نقش یا دیالوگ شما حذف و یا سانسور شد؟

طبیعی است در هر کاری یک‌سری اصلاحیه‌‌ها انجام می‌شود ولی آن‌طور که مردم فکر می‌کنند، سانسور زیادی نداشت و خوشبختانه همه چیز‌هایی که بیان کردیم، از تلویزیون پخش شد.

یوسف کرمی، بازیگر «نون خ» مطرح کرد

بازیگری در شرایط سخت

یوسف کرمی که در سریال نون‌خ2 نقش آقامعلم را بازی می‌کند، پیش از این به‌عنوان صداساز و فعال در حوزه استندآپ می‌شناختیم. تقلید صداهای عادل فردوسی‌پور، علی پروین و غلامحسین پیروانی توسط او هنوز در ذهن‌ها مانده است و او هنوز هم تقلید صدا انجام می‌دهد. کرمی درباره حضورش در نون‌خ2 و رابطه‌اش با سری اول این سریال می‌گوید: «من سری اول نون‌خ را به‌دلیل اینکه خودم اصالتا کرمانشاهی هستم و به‌خاطر حضور حمیدرضا آذرنگ که بازیگر موردعلاقه من است، پیگیری می‌کردم. فضای کار را دوست داشتم و باتوجه به‌اینکه پیش از این با این ابعاد به زندگی مردم کرمانشاه و آن منطقه پرداخته نشده بود، برایم سری اول نون‌خ جذاب بود. من با سعید آقاخانی در تیم هنرمندان و بیرون از آنجا رفاقت داشتم و به بعضی برنامه‌های من هم می‌آمد. اردیبهشت سال گذشته بود که برنامه‌ای داشتم و بعد از مدت‌ها که خبری از او نداشتم، همدیگر را دیدیم و گفت می‌خواهد سری دوم نون‌خ را بسازد و دوست دارد من در آن بازی کنم. حتی گفت در اواسط ضبط سری اول به یادت افتادیم که دیر شده بود. آنجا بود که به من گفت باتوجه به مشغله‌ای که دارد، یادش بیندازم و بعد از مدتی مصطفی تنابنده با من تماس گرفت و رفتیم برای نون‌خ2 صحبت کردیم. البته باید بگویم رشته دانشگاهی من بازیگری است و همیشه بازیگری را دوست داشتم.»

کرمی درباره بازی در نقش آقامعلم در این سریال گفت: «روز اول که به دفتر ساخت این سریال رفتیم و با مصطفی تنابنده و سعید آقاخانی صحبت کردیم، قرار شد نقش آقامعلم را بازی کنم، اما فردایش گفتند بهتر است نقش شفیع (دایی خانواده نورالدین) را بازی کنم. مدتی برای این نقش تمرین کردم و با آن انس گرفته و مسلط شده بودم که ظاهرا مدیر شبکه1 گفته بود من این نقش را بازی نکنم و جناب میرطاهر مظلومی آن را بازی کند، که استادانه هم بازی کردند. من باوجود وقت کمی که داشتم، مجددا نقش معلم را تمرین کردم و باوجود اینکه دوسه قسمت اول را زمان برد تا با گروه و شرایط هماهنگ شوم، اما در ادامه شرایط خوبی داشتم و مخاطبان هم اکثرا از کار راضی بودند.»

کرمی درباره سختی‌های بازی در سرما و تفاوتش با کار استندآپ می‌گوید: «شرایط سختی بود و سرمای شدیدی اذیت می‌کرد. حتی انگشتان من از سرما بی‌حس می‌شدند. یک بار مصطفی تنابنده به شوخی گفت تو که از بلندگو و امکانات سالن‌های مجلل و آنچنانی ایراد می‌گیری، ببین در چه شرایط سختی کار می‌کنیم. اما خدارا شکر کار در این سطح دیده شد و مهم‌تر از آن مردم دوستش داشتند. حتی خودم بازخوردهای خوب و زیادی گرفتم. بعد از سکانس زلزله، خیلی از دوستان و اقوام شوخی یا جدی تماس می‌گرفتند و جویای حال من می‌شدند که ببینند حال من خوب است یا نه و می‌گفتند نگرانت شدیم.»

منبع : فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

R1437/P/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سیاسی سیاست ایران نظامی دفاعی امنیتی گزارش و تحلیل سیاسی مجلس و دولت امام و رهبری ورزشی فوتبال ایران فوتبال جهان والیبال بسکتبال هندبال کشتی و وزنه برداری ورزش های رزمی ورزش زنان ورزش جهان رشته های ورزشی بین الملل دیپلماسی ایران آسیای غربی افغانستان آمریکا اروپا آسیا اقیانوسیه پاکستان و هند ترکیه و اوراسیا آفریقا بیداری اسلامی اقتصادی اقتصاد ایران پول ارز بانک خودرو صنعت و تجارت نفت و انرژی فناوری اطلاعات اینترنت موبایل کار آفرینی و اشتغال راه و مسکن هواشناسی بازار سهام بورس کشاورزی اقتصاد جهان اجتماعی پزشکی رسانه طب سنتی خانواده و جوانان تهران فرهنگیان و مدارس پلیس حقوقی و قضایی علم و تکنولوژی محیط زیست سفر حوادث آسیب های اجتماعی فرهنگی ادبیات و نشر رادیو و تلویزیون دین قرآن و اندیشه سینما و تئاتر فرهنگ حماسه و مقاومت موسیقی و تجسمی استانها آذربایجان شرقی آذربایجان غربی اردبیل اصفهان البرز ایلام بوشهر استان تهران چهارمحال و بختیاری خراسان جنوبی خراسان رضوی خراسان شمالی خوزستان زنجان سمنان سیستان و بلوچستان فارس قزوین قم کاشان کردستان کرمان کرمانشاه کهگیلویه و بویراحمد گلستان گیلان لرس سعید آقاخانی تهیه کنندگی سریال نون خ زبان و لهجه دوست داشتم سلبریتی ها زبان کردی برای مردم ماه مبارک شرایط سخت هم بودند سریال ها یک سریال آن منطقه قابل فهم ساخته شد شبکه یک سری دوم سری اول گفت وگو دیده شد بچه ها نقش ها یک سری پخش شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۳۲۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • زندگی شهدای «تیم فوتبال آزادی سمنان» سریال می‌شود
  • شبکه نمایش خانگی مروج چه اندیشه‌ای است؟!
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • ببینید | استقرار انبوه تانک‌ها در نزدیکی رفح؛ اسرائیل آماده جنگ می‌شود؟
  • فعالیت معدن یا احیای منابع آبی! / منابع محلی خبر از حفاری در نزدیکی سرچشمه کامو می‌دهند
  • کشف بمب فعال جنگ جهانی دوم در نزدیکی ورزشگاه ماینتس!
  • ادامه حواشی جنجالی یک پلتفرم/ «محفل» در صدر دیگر نظرسنجی‌ها
  • تاریخ و ساعت دقیق پخش سریال بدل علی مشهدی
  • سریال مشاور و روایتی از باز کردن کلاف‌های پیچیده زندگی